جدول جو
جدول جو

معنی حرف نشنو - جستجوی لغت در جدول جو

حرف نشنو
ستیهنده
تصویری از حرف نشنو
تصویر حرف نشنو
فرهنگ لغت هوشیار
حرف نشنو
پندناپذیر، خودسر، نصیحت ناپذیر، نافرمان
متضاد: پندنیوش، حرف شنو
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ دَ / دِ)
کسی که تحت تأثیر سخن قرار گیرد. دهن بین. در بزرگسالان صفت مذموم است و در کودکان صفت مدح است: بچۀ حرف شنو. سربراه
لغت نامه دهخدا
(حَ شِ نَ)
حالت آدم حرف شنو. رجوع به حرف شنو شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حرف شنو
تصویر حرف شنو
((~. ش نُ))
معقول، سر به راه، نصیحت پذیر، مقابل حرف نشنو
فرهنگ فارسی معین
نصیحت پذیر، پندپذیر، حرف گوش کن، مطیع، فرمان بردار، پندنیوش
متضاد: حرف نشنو، نصیحت ناپذیر، خودسر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پندپذیری، نصیحت پذیری، پندنیوشی
فرهنگ واژه مترادف متضاد